نبین

از دیدنی هایی خواهیم گفت که نمی بینیم

نبین

از دیدنی هایی خواهیم گفت که نمی بینیم

از دیدنی هایی خواهیم گفت که نمی بینیم!
از چیزهایی که منافعمان اقتضا کرده است تا نبینیم یا آنقدر دیده ایم و دم برنیاورده ایم و دیده اند و دم برنیاورده اند که عادی شده است!
و دیدن اش و بازگو کردنش عتاب کردن و اصلاح کردنش صدا ها را بالا می برد!!
قلم ها را به نوشتن وا میدارد و .....
همه تلاش می کنند که بگویند:
نبین!

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
  • ۲ بهمن ۹۳ , ۰۰:۰۰
    شرم
طبقه بندی موضوعی

گم نام!

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۴ ب.ظ

گم نام!

دانشگاه اصفهان مزار شهدای گمنام

آدرس سر راست است راحت پیدا می کنی!

شلوغ هم نیست خیالت راحت!

اصلا همان نگهبانی سوال کن بگو میخواهم بروم مزار شهدای گمنام نشانت میدهد

دستش را مستقیم میگیرد و می گوید بروو بالا!!

ولی اگر من بودم میگفتم: گم نام؟؟؟

اینجا پر از گمنام است اینجا همه گم نامد جز 5 نفر 5 نفری که ما میگوییم مهمان ما هستند اما در حقیقت  صاحب خانه اند !!

همان هایی که باز با ندیدن هایمان  نامشان را گذاشته ایم گمنام!

همان هایی  که معروف شده اند به اختران بی نشان!

آن ها گم نامند یا من و تو ؟؟

آن ها که نزد پروردگارشان روزی میخورند گم نامند یا من و تو؟؟؟

دانشجوی عزیز ، برادر عزیز ، خواهر عزیز !! یک سوال؟

در سال چند بار به دیدنشان می روی؟؟

بشمار! 1 بار 2 بار 3 بار......

فرقی ندارد !مطمئن باش برای آن ها هیچ فرقی ندارد

برای مردان خدا فرقی ندارد که به دیدارشان میروی یا نه!

برای خودت  و خودم  می گویم !!می گویم برو تا نورشان تاریکی گم نامی وجودت را از بین ببرد!

برو سهمی ببر از آبروی که دارند برو و خودت را معرفی کن تا  بواسطه ی اعنبارشان گم نام نباشی!

برو و قدر بدان وجوشان را .....

آخر میدانی؟؟

شاید هنوز هم مادرهایشان منتظرشان هستند! چشم به در که شاید........

شاید یکی از آن ها پسر همان مادری باشد که هنوز قفل در خانه را عوض نکرده می گوید:پسرم کلید دارد میخواهم با کلید خودش بیاید!

یا مادری که در خانه اش را  همیشه نیمه باز  میگذارد !

بزرگواری آن ها به کنار !

فرض کن هویت یکیشان معلوم شد پدر و مادرش را آوردند !کدامیک  از ما می توانیم در چشمان انتظار کشیده ی شان نگاه کنیم!

خیلی خوب  رسم مهامنداری به جا آورده ایم؟

هنوز مزارشان را تکمیل نکرده ایم! این به کنار!

مادرش نمی گوید چرا مزارشاینقدر خاک گرفته است؟؟

نمی گوید چرا مزار پسرم گل ندارد؟؟

وقتی می گوید من هر روز کنار عکسش گل تازه در گلدان می گذاشتم  هر روز قاب عکسش را پاک می کردم  هنوز اتاقش را جارو می کشم چه جواب بدهیم؟؟

اصلا جوابی داریم که بدهیم؟؟

امسال هم یک سال  دیگر از زمان دربین ما بودنشان گذشت! مراسم سالگرد تدفین هم گرفتیم..خب پس حالا تا یک سال دیگر وقت داریم دوباره به کارهایمان برسیم و چشم ببندیم و نبینیم نه من نه تو نه آنان  که دستشان می رسد کاری کنند.....

نقطه

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۱۶
پژواک

نظرات  (۱)

دیگر نمیگویم شهدا شرمنده ایم, باید گفت شهدا بی عرضه ایم...

بی گمان این قطعه از دانشگاه را حضرت زهرا س خریده است....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی